Duration 1:53

Dar Entezare Aftab - Episode 116 - سریال در انتظار آفتاب – قسمت 116– دوبله فارسی الولايات المتحدة الأمريكية

6 618 watched
0
60
Published 2022/05/16

Dar Entezare Aftab - Episode 73 - سریال در انتظار آفتاب – قسمت 73– دوبله فارسی جهان با زینب و ملیس به یک رستوران می روند. تولین در خانه اش محو تماشای برنامه ی تلویزیون بود که دمت به دیدنش می رود. دمت با او در مورد رفتارش با جهان حرف می زند و توضیح می دهد که جهان به خاطر وجود این مشکلات خیلی به هم ریخته و ناراحت است. ولی تولین حرف های دمت را قبول نمی کند و به او می گوید بین زن و شوهرها این مشکلات نرمال است و سرانجام همه چیز به حالت اول بازمی گردد. آکسل با دوست دختر پدرش رابطه دارد و هر زمان پدرش به خاطر شرکت در جلسات کاری به مسافرت می رود، آکسل هر روز با آن زن ملاقات می کند. آنها امروز با هم قرار ملاقات دارند و کرم آکسل را تعقیب می کند. آکسل متوجه می شود کرم تعقیبش می کند و کاری می کند که کرم او را گم کند. ولی باریش هم بی خبر از همه آکسل را تعقیب می کند. او از آکسل و معشوقه ی پدرش در کنار هم عکس می گیرد. کرم از اینکه نتوانسته مچ آکسل را بگیرد ناراحت است. ولی باریش به او خبر می دهد که از قرار ملاقات آکسل عکس گرفته و آدرس را هم به کرم می دهد. کرم به آن هتل می رود و بعد از خارج شدن دوست دختر آکسل، در اتاق او را غافلگیر می کند. ژاله به استانبول بازمی گردد و دمت را غافلگیر می کند .... خلاصه داستان سریال ترکی در انتظار آفتاب در انتظار آفتاب با رازهای پنهان، عشق های نافرجام، فریب ها و ناامیدی ها قصه ی مادر و دختری به نام های دمت و زینب است که در بورسا زندگی متوسطی دارند. دمت خیاط است و این اواخر شرایط کاری اش زیاد مناسب نیست. او تمام پس اندازش را از دست داده و شرایط خوبی ندارد. ژاله دوست دوران کودکی دمت دست یاری به سوی آنها دراز می کند. او مدیر دبیرستان خصوصی سایر، یکی از معتبرترین کالج های استانبول است. به خاطر شرایط تحصیلی، آینده ی زینب و ایجاد شروعی دوباره، مادر و دختر، با وجود مخالفت های زینب، به استانبول نقل مکان می کنند. در واقع، ژاله برنامه های زيادي دارد و رازی را پنهان می کند که زندگی هر دوی آنها را تغییر می دهد. در داستانی که بر محور عشق بین جوانان پیش می رود، بزرگترها با رازهای گذشته خود روبرو می شوند و زندگی همه زیر و رو می شود. زینب، دختر جوان بسیار لجباز و یک دنده ای است که در اولین روز مدرسه با کرم، پسر صاحب مدرسه، درگیر می شود. کرم پسر شروری است که از نام خانوادگی و موقعیت اجتماعی خانواده اش استفاده کرده و قدرت خود را به رخ هم سن و سال هایش می کشد. تنها کسی که در این شرایط دست یاری به سوی زینب دراز می‌کند، پسر خوب و باادبی به اسم باریش است که مانند یک برادر با کرم بزرگ شده و .....

Category

Show more

Comments - 0